سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این طوریه (چهارشنبه 87/5/2 ساعت 11:11 عصر)

چه می کشم من از دست این روزگار

از وقتی من ازدواج کردم دیگه به هیچ کاریم درست و حسابی نتونستم برسم .

این آقای همسر  هم که هوای ما رو اصلا نداره ، یعنی اوایل داشت بعد کم کم یادش رفت .

دیگه هیچی ازم نمی پرسه . نمی دونم چرا کارای من براش مهم نیست .

یا شاید خودم براش مهم نیستم .

 





مشکل (یکشنبه 87/4/30 ساعت 11:48 عصر)

بی پول شدم .

همسر نمی ذاره برم سر کار

من به منبع در آمد مخفیانه نیاز دارم .

یواشکی می خوام خرج کنم .

جاهایی که خودم دوست دارم به کسی نمی خوام بگم .

 





هیهای (یکشنبه 87/4/30 ساعت 12:21 صبح)

چقدر خوبه من یه همسر دارم که مثل ماه می مونه

خدا داره ما رو نگاه می کنه .

 من از ناسپاسی کردن شرمنده شده ام .

 





سلام (شنبه 87/4/29 ساعت 1:36 صبح)
من اومدم



<      1   2   3      
لیست کل یادداشت های این وبلاگ ?
 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 3 بازدید
    بازدید دیروز: 5
    کل بازدیدها: 17786 بازدید
  • درباره من

  • مغزیات
    من روحم
    من موجم من آب دریام که در تلاطمه نفسم اسیرم . من بادم که به هر سو می وزرد . من ،من نیستم . انسان نیستم ...
  • مطالب بایگانی شده
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • لینک دوستان من
  • لوگوی دوستان من
  •