چه می کشم من از دست این روزگار
از وقتی من ازدواج کردم دیگه به هیچ کاریم درست و حسابی نتونستم برسم .
این آقای همسر هم که هوای ما رو اصلا نداره ، یعنی اوایل داشت بعد کم کم یادش رفت .
دیگه هیچی ازم نمی پرسه . نمی دونم چرا کارای من براش مهم نیست .
یا شاید خودم براش مهم نیستم .
|
بی پول شدم .
همسر نمی ذاره برم سر کار
من به منبع در آمد مخفیانه نیاز دارم .
یواشکی می خوام خرج کنم .
جاهایی که خودم دوست دارم به کسی نمی خوام بگم .
|
چقدر خوبه من یه همسر دارم که مثل ماه می مونه
خدا داره ما رو نگاه می کنه .
من از ناسپاسی کردن شرمنده شده ام .
|