سفارش تبلیغ
صبا ویژن
غمگینم (جمعه 87/5/11 ساعت 11:21 عصر)

به همسرم گفتم که من بعضی موقع ها دلم می خواد همین طوری حرف بزنم یعنی چرت و پرت بگم.

ولی تا حالا هیچ چی از حرفامو بهش نگفتم .

دلم می خواد اشک بریزم .

من با هوا حرف می زنم تا درد دلامو  از من دورشون کنه .

اگر چه من باید حرف بزنم یعنی مجبورم که حرف بزنم ولی تا حرف دل گفتن خیلی فاصلست .

به کی بگم حال زارمو که همسرم نفهمه من این همه بدبختم .

البته اگه خودمو فراموش کنم حالم بهتر می شه . ولی خود من همیشه با منه و به توجه من احتیاج داره.

پیشش نشسته بودم هی به خودم تلقین کردم حالم خوبه آخرشم نشد لو رفتم .

ازم پرسید ولی مگه من می تونستم باهاش رو راست حرف بزنم ؟!

 





لیست کل یادداشت های این وبلاگ ?
 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 1 بازدید
    بازدید دیروز: 6
    کل بازدیدها: 17856 بازدید
  • درباره من

  • مغزیات
    من روحم
    من موجم من آب دریام که در تلاطمه نفسم اسیرم . من بادم که به هر سو می وزرد . من ،من نیستم . انسان نیستم ...
  • مطالب بایگانی شده
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • لینک دوستان من
  • لوگوی دوستان من
  •