تو که گفتی حرفای من شبیه حرفای توِ !نیومدی؟!
شدیدا احساس تنهایی می کنم .
همسر عزیز رفت سفر ، از من جدا شد و منو فراموش کرد .
دیگه زیاد ازش خبر ندارم .
حتی ازش نپرسیدم کی میاد . نتونستم باهاش درست صحبت کنم .
ما که هر روز با هم حداقل ارتباط اس ام اسی داشتیم ، 3 روز بود اس ام اس نفرستاده بود .
بعد که بهش گفتم میگه از کجا می دونی ؟
من ناراحتیه خودمو ابراز کردم . ولی اون از من انتظار داره یهو تغییر حالت بدم و خوشحال بشم .! اونم چه جوری با یه ثانیه حال و احوال پرسی .
مهلت ندارم برای برای ابراز احساساتم حتی یه دقیقه حرف بزنم .
خدایا کمکم کن که فقط تو شکایتهای منو می شنوی .
|